آخرین میزگرد کنفرانس امسال، بعدازظهر یکشنبه با عنوان "نیازهای مبرم زن ایرانی و بررسی گرایش های مختلف جنبش زنان در داخل و خارج ایران و پاسخگویی به این نیازها" با شرکت افسانه کلانتری از آمریکا، ثریا فلاح از آمریکا و سرور صاحبی از آلمان برگزار شد.
سرور صاحبی در رشته جامعه شناسی و تئاتر از دانشگاه تهران لیسانس گرفته و بازیگر چندین نمایش از جمله "شب طلوع طویل"، "تفنگهای ننه کارا(از برشت)"، "چهره های سیمون ماشار"، "خورده بورژواها" و ... بوده است.
در سال 1354 برای ادامه تحصیل به فرانسه رفت و در رشته جامعه شناسی فوق لیسانس گرفت. پس از انقلاب به ایران بازگشت و مشغول کار تحقیقاتی شد. در سال 1995 به آلمان رفت و دوره ای در رابطه با سینما و ارتباطات گذراند. از سال 1997 در مرکز فرهنگی ایرانیان به نام کارگاه، مسئولیت برنامه ی تلویزیونی " پاره تصویر" که به زبان فارسی ـ آلمانی اجرا می شود، دارد. او همچنین در سال 1997 با گروهی از زنان ایرانی مقیم هانوفر گروه زنانی را پدید آورده به نام همایش زنان ایرانی که فصلنامه ای به نام گاهنامه دارد و در آن قلم میزند. سرور صاحبی از تشکیل دهندگان گروه زنان بین المللی به نام لاروزا است که یکی از کارهایش ایجاد کافه ای برای گردهمایی زنان بوده است.
سرور صاحبی شعر و داستان می نویسد و نقاشی هم میکند و تا به حال سه نمایشگاه در هانوفر داشته و یک نمایشنامه هم به نام "اگر پنجره ها باز باشند" به زبان آلمانی به روی صحنه آورده است.
میزگرد نیازهای مبرم زن ایرانی
افسانه کلانتری دانشیار دانشگاه کالیفرنیا در سانتاکروز است. او از همین دانشگاه دکترای انسان شناسی دریافت کرده و تحقیق میدانی پایان نامه ی دکترایش را در شهر برلین (آلمان) در میان ایرانیان تبعیدی و مهاجر انجام داده است. عنوان تز دکترای او "آرزوهای تبعید و اطراق در دیاسپورا: تحقیقی میدانی در مورد حافظه ی تاریخی، مکان، نژاد و جنسیت در میان ایرانیان تبعیدی برلین در آلمان" است.
کلانتری فشرده ای از تحقیق خود را در این کنفرانس ارائه داد. او در این تحقیق اشاره می کند که جامعه نژادپرست در اروپا زنان تبعیدی را با موقعیت های دشوار و پیچیده ای مواجه می کند. او می گوید، پس از پیوستن دو آلمان معضلات تعریف آلمانی بودن و غیر آلمانی و خارجی بودن بیش از پیش مطرح شد.
در ایران پس از انقلاب 57 و به دلیل مشکلات و برنامه های اجتماعی و سیاسی موج عظیم مهاجرت به خارج آغاز شد و جامعه مهاجر در آلمان نمونه ای از آن بود و مهاجران ایرانی بخش کوچکی از مهاجران را در برلن تشکیل می دهند.
تجربه خاص مهاجران و تبعیدیان ایرانی به عنوان یک جامعه عمدتا سکولار و غیر مذهبی از اقشار متوسط و تحصیل کرده، این گروه را از مهاجران دیگر که بیشتر زحمتکش و کارگر بودند، متمایز می کند.
ثریا فلاح ساکن لس آنجلس، فعال حقوق بشر و حقوق زنان و محقق مسائل حقوق بین الملل است. او از بنیانگذاران و عضو فعال جامعه دفاع از حقوق بشر در ایران و کالیفرنیای جنوبی است. همچنین در حال حاضر دبیر کمیته ی زنان کُرد در آمریکای شمالی است و تز کارشناسی ارشد خود را در زمینه ی نقش سازمان ملل در توسعه و رشد حقوق زنان نوشته است. از آخرین فعالیت های او ریاست کنفرانس بین المللی زنان کُرد برای صلح و برابری در سال 2007، پروژه ی صدای زن در دانشگاه سن دیه گو و شرکت در اجلاسیه کمیسیون مقام زن سازمان ملل متحد است. او از اعضای فعال کمپین یک میلیون امضا است و در همه جا به تبلیغ و ترویج آن پرداخته است.
ثریا فلاح عضو سازمان عفو بین الملل است و در کپنهاگ سمت مشاوره حقوقی بخش ایران را برعهده داشت. او سالها محقق دفتر مطالعات سیاسی و بین المللی تهران بود و حاصل کار و تحقیقاتش چاپ چند کتاب به زبان فارسی و چندین مقاله به زبان کردی فارسی و انگلیسی است.
ثریا فلاح با عنوان "نیازهای مبرم زن ایرانی و بررسی گرایشات مختلف جنبش زنان در داخل و خارج ایران و پاسخ گویی به این نیازها" سخنرانی خود را ارائه داد.
در این کار تحقیقی نگارنده ضمن بررسی نیازهای زن ایرانی، به بررسی فعالیت های متشکل و غیر متشکل زنان در چارچوب فردی و گروهی در داخل و خارج از ایران پرداخته و تلاش دارد تا چگونگی پاسخگویی به این نیازها را در این چارچوب ارزیابی کند، در ضمن مفری برای یک مقایسه تطبیقی با جنبش های معاصر فمنیستی درخور بحث، باز کند.
نگارنده بر مسیر باور به گنجاندن نیاز مبرم زن ایرانی از هر قشر و قومی در چارچوب مسائل حقوقی است و معتقد است این نیازها که تحت تاثیر قوانین نوشته و نانوشته اسلام که توسط سیستم کند و کنسرواتیو اسلامی مقننه که بر برتری مرد بر زن تاکید دارد، در همان چارچوب نیز حل می شود، یعنی تغییر در قوانین مدون و به تبع آن تغییر در سیستم عرفی. درهمین چارچوب است که به تناقضات میان سیستم قوانین شریعت اسلام و کنوانسیون های حقوق بشر و رفع تمام اشکال تبعیض علیه زنان برمی خوریم.
در این بررسی می آید که اکنون جنبش زنان ایران در داخل، در مقام یکی از جنبش های اجتماعی جدید اوایل قرن بیست و یکم زمینه ساز انجام تحقیقات عمیق از دیدگاه پویایی جنسیت است. در این بررسی مسایل زیر مورد توجه قرار گرفته است.
زنان اقلیت های قومی و مطالبات آنان، همو سکشوال (همجنس گرایی) زنان، اهداف جنبش زنان ایرانی، بررسی فاکتورهای گوناگون در جنبش زنان ایران: 1ـ فاکتورهای اقتصادی اجتماعی( جنگ، منابع مالی، تحصیلات)، 2ـ فاکتور های اجتماعی و فرهنگی(نقش زنان همسایه،NGOها در ایران، تداخل ورود به سازمانها و تشکل ها).
نیازهای جنبش زنان ایرانی: نیاز به مشارکت در قدرت، اعتقاد به فردیت در زنان، نیاز به کسب سمت های سیاسی، نیاز به فعالیت های فرهنگی، تشویق تداخل و ورود مردان به تشکل ها ...
هر روز اخباری در رابطه با دخالت زنان ایران در امر سیاست و حرکات و جنبش های خودجوش در داخل ایران از لابلای اخبار و وب سایت های مختلف ، بیانیه ها و طومارها و بعضا از جانب حت
ی افراد خانواده به مدافعان و فعالان حقوق زن در خارج از کشور می رسد. زنان به عنوان نخستین گروه بزرگ که تعیین خط مشی و روش کار و زندگی شان مهر تائیدی بر اثبات هویت اسلام و استقرار آن در منطقه بود، اکنون می روند تا به الگوی تاریخی جنبش های ضد آپارتاید جنسی مبدل شوند.
نگارنده در تلاش است تا گامهای پیشرو جنبش داخل را با گامهای ساکن جنبش خارج از کشور مقایسه و به صورتی نیز پیوند دهد. بررسی پیشرو بودن این جنبش از نقطه نظر دموکراتیک بودن آن، غیر ایدئولوژیک بودن و گستردگی روز افزون آن در خاورمیانه از نکات مهم این بررسی است.