شب یلدا ، "شه وی چلله "در کردستان آنچنان با سایر مناطق ایران آمیخته است که تمیز دادن تمام رسومات کار دشواری است. باوجود
سرد بودن کردستان و سرمای زودرس زمستانی ولی هندوانه بی رمق جزو کرسی شب یلدا بود.مادرم انار
دان می کردو همیشه تنقلات و خشکبار ،قیسی
و شربت مویز داغ کرسی یا سفره را می اراست.
مادر بزرگ سخت گیرم با داستان " خاتو زم حه ریر" و دلمه ترش
و شیرین کلم قوی بودن را به ما می آموخت و عموی مادرم مامه فه یزوللا که نقش پدربزرگمان را داشت خاتو زم حه
ریر را به خانه "تیتل و بیبل ،هه دایه " (بزک زنگوله پا ) می برد و
داستانش را بر اساس فصل و مراسم تغییر می داد. کرسی خانه پدر و خانه مهربان دایی و
نوای زیبای ساز دایی هنوز گوشم را می نوازد. هنوز وقتی به نوای ساز دایی گوش می دهم بوی خوش ترخینه شب یلدا به مشامم می رسید. دایی توت خشک دوست داشت و معتقد بود
باید همیشه به جای قند استفاده کرد. خانه پدرم دو تا درخت توت سفید داشت که توتش
را برای زمستان خشک می کردیم. چون مادرم می گفت توت بازار ممکن است سنگ و خاک
داشته باشد و دندانتان را بشکند.
یادم می آید برای شب یلدا و خوردن آجیل شیرین شب یلدا به خانه دایی
مادرم رفتیم . بوی گندم بو داده و گل قند ( گندم شیرین کرده و گلوله شده ) مشامم
را نوازش می داد ،تخمه من فندق دوست داشتم . یکی گرفتم ولی مادرم آنقدر مبادی آداب
بود که نمی گذاشت جایی به چیزی دست بزنیم. زیر کرسی خوابم برد. پدر مهربانم مرا در
آغوش گرفته بود که سر پیچ فلکه بانک ملی بیدار شدم. کرخت بودم و سرمای چهل درجه
سقز حس راه رفتن در پاهایم بر نمی انگیخت ولی عذاب وجدان رهایم
نمی کرد. به پدرم گفتم بیدارم و بعد چکمه های بلند مشکی که شرکت نفت به خانواده
های کارکنانش می داد یخ روی برف را شکست. سرمای بی رحم از زیر پالتویم و صورتم به
درون می خزید و من از اینکه کنار کرسی شب یلدا خوابم برده بود و هنوز فندق دستم
بود ناراحت بودم. پدرم گفت فندقت را بخور وقتی رسیدیم آجیل بیشتری داریم. دست پدرم
را که بدون دستگش بود با دستان کوچک دستکش شده ام فشردم . فردایش که به مدرسه می
رفتم جیب پالتویم مشتی آجیل شیرین شب یلدا بود. زن دایی مادرم توی جیبم ریخته بود.
برگزاری روز دهم دسامبر
روز جهانی حقوق بشر و کمپین 16 روز علیه خشونت در لوس آنجلس
به همراهی تنی چند از همکارانم و یاری زنانی که از شنیدن فریادهای
دلشان از زبان من خوشحال شده و صورتشان قرمز می شود مراسم حقوق بشر را در مرکز و
مجتمعی که در آن کار می کنم برگزار کردم.
همه همکاری کردند. دوست داشتند بدانند
این چه روزی است چرا مهم است. من اعلام کردم که ما امسال را سال مبارزه با خشونت
علیه سالمندان اعلام می کنیم. مرکز کاری من که
در حدود 200 نفر عضو دارد بسیار استقبال کرد. از قبل گفته بودیم که لباس
نارنجی و زرد بپوشند . با کمپین 16 روز علیه خشونت تماس گرفته بودم و بسته هایی به
چند زبان به دستم رسید. اطلاعات را در اختیار همه گذاشتم و سپس خواننده نازنینی به
اسم بنفشه آمدند و با صدای زیبایشان روز حقوق بشر را کامل کردند.
با احترام به کرامت انسانی آغاز کردم. راستی چقدر مهم است که این مفاهیم در
جامعه جا بیفتند. روزی که انسانها به خاطر عقایدشان زندان نروند. به خاطر رنگ
پوستشان کشته نشوند، به خاطر ملیتشان اعدام نشوند ،به خاطر زن بودن ستم مضاعف
نکشند. غالبآ نارنجی و زرد پوشیدیم.
مواد
اعلامیه
مادهٔ ۱
تمام ابنای بشر آزاد زاده شده و در
حرمت و حقوق با هم برابرند. عقلانیت و وجدان به آنها ارزانی شده و لازم است تا با
یکدیگر برادرانه رفتار کنند.
مادهٔ ۲
همه انسانها بی هیچ تمایزی از هر سان
که باشند، اعم از نژاد، رنگ، جنسیت، زبان، مذهب، عقاید سیاسی یا هر عقیدهٔ دیگری،
خاستگاه اجتماعی و ملی، [وضعیت] دارایی، [محل] تولد یا در هر جایگاهی که باشند،
سزاوار تمامی حقوق و آزادیهای مطرح در این «اعلامیه» اند. به علاوه، میان انسانها
بر اساس جایگاه سیاسی، قلمروقضایی و وضعیت بینالمللی مملکت یا سرزمینی که فرد به
آن متعلق است، فارغ از اینکه سرزمین وی مستقل، تحت قیمومت، غیرخودمختار یا تحت
هرگونه محدودیت در حق حاکمیت خود باشد، هیچ تمایزی وجود ندارد.
مادهٔ ۳
هر فردی سزاوار و محق به زندگی، آزادی
و امنیت فردی است.
مادهٔ ۴
هیچ احدی نباید در بردگی یا بندگی
نگاه داشته شود: بردگی و داد و ستد بردگان از هر نوع و به هر شکلی باید باز داشته
شده و ممنوع شود.
مادهٔ ۵
هیچکس نمیبایست مورد شکنجه یا
بیرحمی و آزار، یا تحت مجازات غیرانسانی و یا رفتاری قرارگیرد که منجر به تنزل
مقام انسانی وی گردد.
مادهٔ ۶
هر انسانی سزاوار و محق است تا همه جا
در برابر قانون به عنوان یک شخص به رسمیت شناخته شود.
مادهٔ ۷
همه در برابر قانون برابرند و همگان
سزاوار آن اند تا بدون هیچ تبعیضی به طور برابر در پناه قانون باشند. همه انسانها
محق به پاسداری و حمایت در برابر هرگونه تبعیض که ناقض این «اعلامیه» است. همه
باید در برابر هر گونه عمل تحریک آمیزی که منجر به چنین تبعیضاتی شود، حفظ شوند.
مادهٔ ۸
هر انسانی سزاوار و محق به دسترسی
مؤثر به مراجع دادرسی از طریق محاکم ذیصلاح ملی در برابر نقض حقوق اولیهای است
که قوانین اساسی یا قوانین عادی برای او برشمرده و به او ارزانی داشتهاند.
مادهٔ ۹
هیچ احدی نباید مورد توقیف، حبس یا
تبعید خودسرانه قرار گیرد.
مادهٔ ۱۰
هر انسانی سزاوار و محق به دسترسی
کامل و برابر به دادرسی آشکار و عادلانه توسط دادگاهی بیطرف و مستقل است تا در
برابر هر گونه اتهام جزایی علیه وی، به حقوق و تکالیف وی رسیدگی کند.
مادهٔ ۱۱
1.هر شخصی متهم به جرمی کیفری، سزاوار و
محق است تا زمان احراز و اثبات جرم در برابر قانون، در محکمهای علنی که تمامی
حقوق وی در دفاع از خویشتن تضمین شده باشد، بیگناه تلقی شود.
2.هیچ احدی به حسب ارتکاب هرگونه عمل یا
ترک عملی که مطابق قوانین مملکتی یا بینالمللی، در زمان وقوع آن، حاوی جرمی کیفری
نباشد، نمیبایست مجرم محسوب گردد. همچنین نمیبایست مجازاتی شدیدتر از آنچه که در
زمان وقوع جرم [در قانون] قابل اعمال بود، بر فرد تحمیل گردد.
مادهٔ ۱۲
هیچ احدی نمیبایست در قلمرو خصوصی،
خانواده، محل زندگی یا مکاتبات شخصی، تحت مداخله [و مزاحمت] خودسرانه قرار گیرد.
به همین سیاق شرافت و آبروی هیچکس نباید مورد تعرض قرار گیرد. هر کسی سزاوار و
محق به حفاظت قضایی و قانونی در برابر چنین مداخلات و تعرضاتی است.
مادهٔ ۱۳
1.هر انسانی سزاوار و محق به داشتن آزادی جابه جایی[حرکت
از نقطهای به نقطهای دیگر] و اقامت در [در هر نقطهای] درون مرزهای مملکت است.
2.هر انسانی محق به ترک هر کشوری، از
جمله کشور خود، و بازگشت به کشور خویش است.
مادهٔ ۱۴
1.هر انسانی سزاوار و محق به پناهجویی و
برخورداری از پناهندگی در کشورهای پناه دهنده در برابر پیگرد قضایی است.
2.چنین حقی در مواردی که پیگرد قضایی
منشأیی غیرسیاسی داشته باشد و یا نتیجه ارتکاب عملی مغایر با اهداف و اصول «ملل
متحد» باشد، ممکن است مورد استناد قرار نگیرد.
مادهٔ ۱۵
1.هر انسانی سزاوار و محق به داشتن
تابعیتی [ملیتی] است.
2.هیچ احدی را نمیبایست خودسرانه از
تابعیت [ملیت] خویش محروم کرد، و یا حق تغییر تابعیت [ملیت] را از وی دریغ نمود.
مادهٔ ۱۶
1.مردان و زنان بالغ، بدون هیچ گونه
محدودیتی به حیث نژاد، ملیت، یا دین حق دارند که با یکدیگر زناشویی کنند و خانوادهای
بنیان نهند. همه سزاوار و محق به داشتن حقوقی برابر در زمان عقد زناشویی، در طول
زمان زندگی مشترک و هنگام فسخ آن هستند.
2.عقد ازدواج نمیبایست صورت بندد مگر
تنها با آزادی و رضایت کامل همسران که خواهان ازدواجند.
3.خانواده یک واحد گروهی طبیعی و
زیربنایی برای جامعه است و سزاوار است تا به وسیلهٔ جامعه و «حکومت» نگاهداری شود.
مادهٔ ۱۷
1.هر انسانی به تنهایی یا با شراکت با
دیگران حق مالکیت دارد.
2.هیچکس را نمیبایست خودسرانه از حق
مالکیت خویش محروم کرد.
مادهٔ ۱۸
هر انسانی محق به داشتن آزادی اندیشه، وجدان و دین است؛ این حق شامل آزادی دگراندیشی، تغییر مذهب [دین]، و
آزادی علنی [و آشکار] کردن آئین و ابراز عقیده، چه به صورت تنها، چه به صورت جمعی
یا به اتفاق دیگران، در قالب آموزش، اجرای مناسک، عبادت و دیده بانی آن در محیط
عمومی و یا خصوصی است.
مادهٔ ۱۹
هر انسانی محق به آزادی عقیده و بیان است؛
و این حق شامل آزادی داشتن باور و عقیدهای بدون [نگرانی] از مداخله [و مزاحمت]، و
حق جستجو، دریافت و انتشار اطلاعات و افکار از طریق هر رسانهای بدون ملاحظات مرزی
است.
مادهٔ ۲۰
1.هر انسانی محق به آزادی گردهمایی و
تشکیل انجمنهای مسالمت آمیز است.
2.هیچکس نمیبایست مجبور به شرکت در
هیچ انجمنی شود.
مادهٔ ۲۱
1.هر شخصی حق دارد که در مدیریت دولت
کشور خود، مستقیماً یا به واسطه انتخاب آزادانه نمایندگانی شرکت جوید.
2.هر شخصی حق دسترسی برابر به خدمات عمومیدر
کشور خویش را دارد.
3.ارادهٔ مردم میبایست اساس حاکمیت
دولت باشد؛ چنین ارادهای میبایست در انتخاباتی حقیقی و ادواری اعمال گردد که
مطابق حق رأی عمومی باشد که حقی جهانی و برابر برای همه است. رأی گیری از افراد میبایست
به صورت مخفی یا به طریقهای مشابه برگزار شود که آزادی رأی را تأمین کند.
مادهٔ ۲۲
هر کسی به عنوان عضوی از جامعه حق
دارد از امنیت اجتماعی برخوردار بوده و از راه کوشش در سطح ملی و همیاری بینالمللی
با سازماندهی منابع هر مملکت، حقوق سلب ناپذیر اقتصادی، اجتماعی و فرهنگی خویش را
برای حفظ حیثیت و رشد آزادانهٔ شخصیت خویش، به دست آورد.
مادهٔ ۲۳
1.هر انسانی حق دارد که صاحب شغل بوده و
آزادانه شغل خویش را انتخاب کند، شرایط کاری منصفانه مورد رضایت خویش را دارا باشد
و سزاوار حمایت در برابر بیکاری است.
2.هر انسانی سزاوار است تا بدون رواداشت
هیچ تبعیضی برای کار برابر، مزد برابر دریافت نماید.
3.هر کسی که کار میکند سزاوار دریافت
پاداشی منصفانه و مطلوب برای تأمین خویش و خانوادهٔ خویش موافق با حیثیت و کرامت
انسانی بوده و نیز میبایست در صورت نیاز از پشتیبانیهای اجتماعی تکمیلی برخوردار
گردد.
هر انسانی سزاوار استراحت و اوقات فراغت، زمان محدود و قابل قبولی برای کار و مرخصیهای دورهای همراه با حقوق
است.
مادهٔ ۲۵
1.هر انسانی سزاوار یک زندگی با
استانداردهای قابل قبول برای تأمین سلامتی و رفاه خود و خانواده اش، از جمله تأمین
خوراک، پوشاک، مسکن، مراقبتهای پزشکی و خدمات اجتماعی ضروری است و همچنین حق دارد
که در زمانهای بیکاری، بیماری، نقص عضو، بیوگی، سالمندی و فقدان منابع تأمین معاش،
تحت هر شرایطی که از حدود اختیار وی خارج است، از تأمین اجتماعی بهرهمند گردد.
2.دورهٔ مادری و دورهٔ کودکی سزاوار
توجه و مراقبت ویژه است. همهٔ کودکان، اعم از آن که با پیوند زناشویی یا خارج از
پیوند زناشویی به دنیا بیایند، میبایست از حمایت اجتماعی یکسان برخوردار شوند.
مادهٔ ۲۶
1.آموزش و پرورشحق
همگان است. آموزش و پرورش میبایست، دست کم در دروههای ابتدایی و پایه، رایگان در
اختیار همگان قرار گیرد.
آموزش ابتداییمیبایست اجباری باشد. آموزش فنی و حرفهاینیز
میبایست قابل دسترس برای همه مردم بوده و دستیابی به آموزش عالیبه
شکلی برابر برای تمامی افراد و بر پایه شایستگیهای فردی صورت پذیرد.
2.آموزش و پرورش میبایست در جهت رشد
همه جانبهٔ شخصیت انسان و تقویت رعایت حقوق بشر و آزادیهای اساسی باشد. آموزش و
پرورش باید به گسترش حسن تفاهم، دگرپذیری [تسامح] و دوستی میان تمامی ملتها و
گروههای نژادی یا دینی و نیز به برنامههای «ملل متحد» در راه حفظ صلح یاری رساند.
3.پدر و مادر در انتخاب نوع آموزش و
پرورش برای فرزندان خود برتری دارند.
مادهٔ ۲۷
1.هر شخصی حق دارد آزادانه در زندگی
فرهنگی اجتماع خویش همکاری کند، از گونههای مختلف هنرها برخوردار گردد و در پیشرفت
علمی سهیم گشته و از منافع آن بهرهمند شود.
2.هر شخصی به عنوان آفرینشگر، حق حفاظت
از منافع مادی و معنوی حاصل از تولیدات علمی، ادبی یا هنری خویش را داراست.
مادهٔ ۲۸
هر شخصی سزاوار نظمی اجتماعی و بینالمللی
است که در آن حقوق و آزادیهای مطرح در این «اعلامیه» به تمامی تأمین و اجرائی گردد.
مادهٔ ۲۹
1.هر فردی در برابر جامعه اش که تنها در
آن رشد آزادانه و همه جانبهٔ او میسر میگردد، مسئول است.
2.در تحقق آزادی و حقوق فردی، هر کس میبایست
تنها زیر محدودیتهایی قرار گیرد که به واسطهٔ قانون فقط به قصد امنیت در جهت
بازشناسی و مراعات حقوق و آزادیهای دیگران وضع شده است تا اینکه پیش شرطهای
عادلانهٔ اخلاقی، نظم عمومی و رفاه همگانی در یک جامعه مردمسالار تأمین گردد.
3.این حقوق و آزادیها شایسته نیست تا
در هیچ موردی خلاف با هدفها و اصول «ملل متحد» اعمال شوند.
مادهٔ ۳۰
در این «اعلامیه» هیچ چیز نباید به
گونهای برداشت شود که برای هیچ «حکومت»، گروه یا فردی متضمن حقی برای
انجام عملی به قصد از میان بردن حقوق و آزادیهای مندرج در این «اعلامیه» باشد.
25نوامبر
"روز جهانی مبارزه با خشونت علیه زنان" است.
متن مصاحبه ای که در برنامه پویش با سیروس ملکوتی داشتم
"خشونت علیه
زنان" بنا بر تعریف سازمان ملل متحد، هرگونه رفتاری است که میتواند منجر به
آسیب بدنی، جنسی یا روانی زنان شود.
خشونت علیه زناناز همه نوع ودر زمینه ها ودر تمام سنین رخ میده. و
هرکدام ضربه های خود را بر
پیکر زنان می زند برپایه یکی از بررسیهای سازمان ملل، یک سوم
زنان جهان در طول حیات خود مجبور به تحمل خشونت و بدرفتاری میشوند.
طبق گزارش و برآوردزنان سازمان ملل 35 درصد از زنان در سراسر جهان هم خشونت جسمی وجنسی توسط
• مدارک و شواهد نشان می دهد که
ویژگی های خاصی از زنان، از جمله گرایش جنسی، وضعیت معلولیت و یا قومیت، و برخی از
عوامل زمینه، مانند بحران های انسانی، از جمله جنگ و پس از جنگ شرایط، ممکن است
آسیب پذیری زنان در برابر خشونت [15] افزایش می دهد.
خشونت و آزار زنان می تواند
در محل کاررخ دهد،در خیابان،یا
در خانه در بسترروابط جنسی ، در مناطق پر
از کشمکش و جنگی ، یا بسیاری از این خشونت ها به ظاهر دیده نمی شوند.
• خشونتدرزمان رابطه عشقی ،• خشونتشریک
زندگی که ظاهرآصمیمانه با هم زندگی می کنند. خشونت و آزار
عاطفی و روانی زن، قاچاق انسان ، خشونتعلیه زنان دگرباش ،
خشونت علیهزنانمهاجر و پناهنده
خشونت علیهزنان معلول گاهی اوقات،زنانتوسط غریبه ها مورد آزار و خشونت قرار می گیرند ولی متآسفانه
بیشترین بدرفتاری و خشونت و سوع رفتار از جانب افرادی است که در محور روابط نزدیک
هستند.
من می خواهم به آزار سالمندان اشاره کنم که معمولآ به بوته فراموشی سپرده می شود. صحبت
از اون یک موضوع دشوار است . چون فکر می کنیم که بیشترینتوجه ازار و خشونت در مورد سایر
گروههای سنی است. آزار زنان سالمند یک اصطلاحگسترده است که شامل مجموعه ای
از رفتارها است که از لحاظ فیزیکی یا روحی بهآنها آسیب می
رساند. در ایالات
متحده، زن ها حدود 66 درصد از قربانیان آزار سالمندان تشکیل می دهند و 89 درصد از
موارد سوء در یک محیط داخلی رخ داده است.
زنان سالمند در طول
زندگی خود، آنها را بیشتر در معرض خطر سوء استفاده مالی ، تجاوز جنسی و آزار و
کتک قرار می گیرند. همان زنانی که در
مبارزه برای از بین بردن کودک آزاری و پایان دادن به خشونت خانگی بودند اکنون خود قربانیان اشکال مختلف سو
استفاده.و خشونت هستند.
آیا این انسانی و قابل
قبول است؟
آیا زمانی می رسد که دولتها یک حقوق استاندارد
برای خلاصی از درد و رنج آشفتگی زنان را تضمین و کرامت
آنان را پاس بدارند؟ تغییر اجتماعی ?مراقبت های بهداشتی، امنیت اقتصادی، و کیفیت
زندگی بالا
خشونتهای نهادینه شده در فرهنگ مردم و فقدان
نیروی بازدارنده علیه آزار سالمندان، غفلت
نزدیکان و عدم توجه جدی متخصصین باعث آسیب جدی به میلیونها زنی است که در سنین ضعف
جسمی و در کنار تمام رنج به دوش کشیده شان بایست نگران روبرو شدن با آن شوند. خشونت تنها قربانی را مورد هدف قرار نمی دهد. به
کل یک جامعه لطمه می زند.
راهکارها :
اگر در محل یا کشوری زندگی می کنید که قوانین
ضد زنان نیست می توانید به پلیس زنگ بزنید
، افراد خانوده را متوجه خشونتهای وارد شده بر خود یا دگری کنید ، در مراکز و شلترهای مراقبت از زنان آزار
دیده کار کنید ، احترام را به بچه بیاموزید ، راهکارهای آموزشی در مورد جایگزینی
فرهنگ ضد خشونت علیه زنان را در محل کار خود وارد کنید ، کنشگر حقوق و کرامت
انسانی باشید ،در محل کار و مدرسه خود خود در مورد مقررات ضد خشونت سوال کنید و
پروگرامها و ابتکارات جدیدی را که یاد می گیرید به همکاران و همکلاسهای خود یاد
دهید. از اعلام آزار و اذیت جنسی صاحبکار خود نترسید.
دولتها
رامتوجه قانون منع خشونت علیه زنان کنید و از آنها بخواهید که بدون تعدیل آن را
تصویب کنید